تا دقایقی دیگر دوست و همکار خوبمون ندا به همراه همسرش علی تهران رو به مقصد سیدنی ترک میکنن تا زندگی جدیدی را در دنیای جدیدی رقم بزنند. براشون آرزوی موفقیت و روزهایی سرشار از شادی داریم.
این وبلاگ متعلق به کلیه برو بچه هایی ست که زمانی عضو پارس آذرخش بودند و هستند. و اعلام می شود این یک وبلاگ خصوصی بوده و هیچگونه وابستگی به شرکت ندارد.
۱۳۸۷ بهمن ۳۰, چهارشنبه
۱۳۸۷ بهمن ۲۹, سهشنبه
رهایی از مشکلات
۱۳۸۷ بهمن ۲۸, دوشنبه
بخت توجیهِ گرفتاران است....(پابلو نرودا)
هیچگاه از شرائط و افراد دور و برت شاکی نباش، افرادی در شرائط تو وجود داشتند که میدانستند چگونه موفق شوند. شرائط، بسته به خواست و توان قلب خودت گاهی خوب و گاهی بدند.
یاد بگیر هر موقعیت سخت را به سلاحی برای جنگیدن بدل کنی. از فقرت، از تنهائیت یا از بختت، شکایت نداشته باش، با ارجمندی با آنان روبرو شو و قبول کن که آنان، به این یا آن دلیل، حاصل اعمال خود تواند، و آزمایشی برای پیروزیات.
از مشکل درونی شخص خودت تلخرو نشو، و نه آن را به دوش دیگری بیانداز، یا همین حالا خودت را بپذیر، یا مثل یک کودک به توجیه خودت ادامه بده. یادت باشد که هر زمانی برای شروع مناسب است، و هیچ زمانی برای پایان دادن خیلی بد نیست.
دیگر خودت را گول نزن، تو علت وجودی خودت هستی، علت نیازهایت، علت دردهایت، علت گرفتاریهایت. بله، تو نا آگاه بودهای، بیمسئولیت، تو، فقط تو، کسی نمیتوانست تو باشد.
فراموش نکن که علت امروز تو، گذشتهی توست، همانطور که علت آیندهی تو، امروز توست. از توانمندان بیاموز، از شجاعان، از گستاخان، از فعالان تقلید کن، از پیروزمندان، از کسانی که شرائطشان را نمیپذیرند، از کسانی که علیرغم همه اینها موفق میشوند.
به مشکلاتت کمتر، و به کارت بیشتر بیاندیش، مشکلاتت بدون تغذیه شدن خواهند مرد. یاد بگیر از درد، تولد بیابی و بزرگتر شوی، که این از موانع روبرویت بزرگتر است.
در آینه به خودت نگاه کن. سعی کن با خودت صادق باشی، و ارزش خودت را بازشناسی کن، و خواستهات را، و ضعفت را برای توجیه خودت.
به یاد بیاور که در درون تو نیروئی است که همه کار میتواند بکند، اگر رهائی و نیروی بیشتری که در خود داری را باز بشناسی، دیگر بازیچه شرائط نخواهی ماند، چرا که خودت سرنوشت خودت هستی.
برخیز و به فرداها نگاه کن، و نور بامدادی را تنفس کن. تو بخشی از نیروی زندگی هستی. همین حالا بیدار شو، راه بیافت، برزم. اگر یکبار تصمیم بگیری، برای همیشه در زندگی پیروزی. هرگز به بخت نیاندیش، چرا که بخت توجیهِ گرفتاران است.
۱۳۸۷ بهمن ۲۱, دوشنبه
رویا
دخترک از وقتی بچه بود فکر می کرد که یه فرشته است. خیلی شبا خواب می دید که مثل فرشته ها داره پرواز می کنه. همه دوستش داشتن. مثل فرشته ها می خوابید. مثل فرشته ها بازی می کرد مثل فرشته ها نگاه می کرد.
وقتی بزرگتر شد هنوز فکر می کرد همه مردم فکر می کنن اون شبیه فرشته هاست. فکر می کرد همه می فهمن که اون مثل فرشته هاست.
خوشحال بود با رویای خودش. دوست داشت خوب باشه. چون می خواست یه فرشته خوب بمونه. همه آدما رو دوست داشت چون یه فرشته بود.
شایدم تقصیر آدمایی بود که با اون مثل فرشته ها رفتار می کردن و نمی خواستن دختر کوچولو از رویاش بیرون بیاد. چون دوستش داشتن نمی خواستن به اون دختر کوچولو بگن که نه فرشته ای در کار هست نه دنیایی به این قشنگی، که اگرم این دنیا وجود داشت فرشته های خیلی قشنگتر می خواست. اونا نمی خواستن به دختر کوچولو بگن که اگر تو فرشته دنیا باشی پس خیلیای دیگه چی؟ بقیه ها که اونا هم مثل تو دوست دارن فرشته باشن؟ خیلیایی که از تو قشنگترن. خیلی قشنگتر. چون دوستش داشتن کمکش نکردن که واقعی باشه. (من: البته حواستون باشه که ازدخترکی که فکر می کنه فرشته هست نمیشه جز این انتظار داشت که فکر می کنه برای کسایی که دوستش دارن انقدر عزیز باشه)
پس دختر کوچولو وقتی حتی مطمئن شد فرشته نیست، باز هم نمی تونست دست از رویایی که انقدر دوست داشت برداره. عادت کرد به هر صبح بیدار شدن با امید اینکه شاید هنوز توی دنیا کسی باشه که از اینکه کسی دوست داشته باشه مثل فرشته ها باشه خسته نشه.
و هر شب به یاد لحظاتی از زندگیش بخوابه که انگار واقعا مثل فرشته بوده، توی زندگی آدمایی که دخترک مثل فرشته ها دوسشون داشت. حتی اگه این لحظات به اندازه انگشتای دست دختر کوچولو هم نشه.
اینطور میشه که زندگی دختر کوچولو بی هیچ حادثه ای، شیرینه شیرین، ساکت، پر ازغم، اشک و تنهایی، و زیبایی می گذره.
۱۳۸۷ بهمن ۱۶, چهارشنبه
برنامه نویسی
ديباگ كردن يك كد چندين مرتبه از نوشتن آن سختتر است. بنابراين اگر كد اوليه خود را بسيار هوشمندانه بنويسيد، جهت ديباگ كردن آن به اندازهي كافي باهوش نخواهيد بود! (Brian Kernighan)
تنها دو نوع زبان برنامه نويسي وجود دارد: آنهايي كه برنامه نويسها از آن شكايت دارند و آنهايي كه اصلا مورد استفاده قرار نميگيرند! (Bjarne Stroustrup)
هر كسي ميتواند كدي بنويسد كه يك كامپيوتر آنرا درك كند. يك برنامه نويس خوب كدي را مينويسد كه براي ساير همكارانش قابل درك باشد. (Martin Fowler)
اندازهگيري درصد پيشرفت يك پروژه برنامه نويسي با شمارش تعداد سطرهاي كدهاي آن همانند اندازه گيري درصد پيشرفت ساخت يك هواپيما از طريق وزن كردن آن است! (Bill Gates)
برنامه نويسي سطح پايين (Low-level) روح برنامه نويسها را جلا ميبخشد! (John Carmack, ID software)
بزرگي واقعي با اندازه گيري مقدار آزادي كه به ديگران عطا ميكنيد، سنجيده ميشود و نه به اينكه چگونه ديگران را وادار ميكنيد تا آنچه را كه مد نظر شما است اجرا كنند. (Larry Wall)
هيچگاه از gets و sprintf استفاده نكنيد، در غير اينصورت شياطين به زودي به سراغ شما خواهند آمد! (FreeBSD Secure Programming Guidelines)
صحبت كردن ساده است. كدت رو نشون بده! (Linus Torvalds)
علوم رايانه هيچگاه شخصي را تبديل به يك برنامه نويس خوب نميكنند همانطور كه مطالعه در مورد رنگها و قلمها شما را تبديل به يك نقاش خوب نميكند. (Eric Raymond)
هيچ برنامهاي تا زمانيكه آخرين يوزر آن بميرد به پايان نخواهد رسيد! (از يك گروه پشتيباني نرم افزار ناشناس!)
برنامه نويسهاي C هرگز نخواهند مرد. آنها فقط تبديل به void خواهند شد. (ناشناس)
پايان دنياي يونيكس 2 به توان 32 ثانيه پس از اول ژانويه 1970 است! (ناشناس)
زماني كه كد مينويسيد فرض كنيد شخصي كه قرار است در آينده از كدهاي شما نگهداري كند يك ديوانهي زنجيري است كه آدرس خانهي شما را ميداند! (Rick Osborne)
سادگي يك برنامه يكي از شرايط قابل اطمينان بودن آن است. (Edsger Dijkstra)
يونيكس سيستم عامل سادهاي است، اما شما بايد فرد باهوشي باشيد تا بتوانيد اين سادگي را درك كنيد! (Dennis Ritchie)
اگر به كامپايلر دروغ بگوئيد او بعدا انتقام خواهد گرفت! (Henry Spencere)
پرل تنها زبان برنامه نويسي است كه پيش و پس از رمزنگاري RSA به يك شكل به نظر ميرسد! (Keith Bostic)
تنها دو صنعت هستند كه به مصرف كنندگان خود "كاربر" ميگويند: صنعت كامپيوتر و تجارت مواد مخدر! (ناشناس)