مدتهاست ک اصلا اینجا نمی نویسیم این می تونه علل مختلفی داشته باشه، یکی اینکه حال نداریم بنویسیم، یاحال نمی کنیم بنویسیم، وقت نمی کنیم بنویسیم ، انگیزه نداریم بنویسیم یا هزار و یک دلیل دیگه ولی دلیلش این نبوده که چون هیچ خبری نیست ،نمی نویسیم.
دیگه فعلا خبر جدید دیگه ایی به ذهنم نمی رسه دیدی همه چی خیلی هم آروم نیست.
- تولد طناز ، آقای حسنی ، آقای ابراهیمی، آقای رزاقی، آقای میرزایی، سولماز، افروز، افرازه و مهناز گذشت.خیلی گذشته ولی اینجا حتی یادمون نبود که تبریک بگیم. ولی چون از قدیم گفتن ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است تولدشون رو تبریک می گیم و آرزو داریم به هر آرزویی که دارن برسن.
- روش تولدها تغییر کرده بدلیل بعضی مسائل سیاسی ، دیپلماتیک. دیگه از کادو و کادو بازی خبری نیست فقط و فقط کیک تولد.
- یاسر مزدوج شده که برای خودش و همسرش روزهای پر از عشقی رو آرزو داریم . البته این هم خیلی جدیدنیست فکر کنم 3-4 ماهی قدمت داشته باشه.
- شیرین رفت کیش و ماهی یک هفته میاد شرکت و بقیه روزها رو به صورت خیلی خارجی یعنی دیستنس با شرکت کار میکنه.
- مهناز خانم ، ابرو کمون دماغشون رو عمل نمودند . ولی بعد از گذشت حدود 3 ماه از ترس دادن شیرینی چسب رو از دماغشون بر نمی دارن !!!! شاید هم برای کلاس و این حرفا باشه.
- سولماز خانم دانشگاه قبول شدند فوق لیسانس ولی به یه فوق نمی خوان بسنده کنند و تصمیم دارن چند تا فوق بگیرن هی میره امتحان میده. هی میره امتحان میده. براش آرزوی موفقیت می کنیم و بهش افتخار می کنیم.
- سعیدا متخلص به جوانمردا دارن راهی دیار کفر میشن جهت ادامه تحصیل. البته خودشون این جوری می گفتن اوایل ولی جدیدن کاشف به عمل اومده که مقاصد دیگری هم دارن . برای ایشون هم آرزوی موفقیت داریم و امیدواریم به تمامی مقاصدشون با هم برسن.
- شیرین شیرینم هم فارغ التحصیل شد 7 الله اکبرش باشه برای اون هم آرزو داریم که دکتراش و بگیره . ولی بعضی از تنبل ها که از ذکر نامشون خودداری می کنیم پروژه شون رو تمدید کردن.
- آقای حسنی هم بالاخره ، الرغم تمامی موانعی که سر راهشون سبز می شد با قضا و قدر مبارزه کردن و اقدام کردن برای خارجه که امیدواریم همه کارهاشون به خوبی پیش بره و به زودی راهی دیار خارجه بشن.
- طناز ویزا استرالیاش اومده ولی داره کلاس میزاره برای کفار و می گه نمیام. از اونا اصرار از ایشون انکار و از ما تشویق.
- دیگه مثل قدیم نمی شه که برنامه های گروهی بذاریم نمی دونم چرا شاید به همون دلایلی که اینجا نمی نویسیم ولی در اجرای برنامه های دخترونه موفق بودیم به خصوص برنامه دیزی خوری. اونم چه دیزی یییییییی.
- آهان یک خبر مهم دیگه اینکه کلیسای وانگ منتقل شده به یکی از شهرهای ایتالیا حالا یا واتیکان یا رم یا میلان . حالا شهر ش خیلی مهم نیست مهم کشورش که ایتالیاست. حالا اگر احیانن فهمیدیم که به کدوم شهر
منتقل شده حتما به اطلاع تون می رسونم. - برنام های آیس کریم تایم، آب طالبی تایم و شیرینی تایم همچنان پرشور و پربار مثل سابق به قوت خودش باقیه. اگر چه کما فی السابق اختلافات در مورد نوع تایم وجودداره.
- یک خبر خیلی خیلی مهم و غیر قابل تصور اینکه واحدمون از سال جدید کاغذ دیواری شده و آبرومندانه شده .
- بعضی از همکاران هم در مراحل خواستگاری و این حرفا هستند و باز هم بعد از مشخص شدن دقیق ، اطلاع رسانی خواهم کرد فعلا از فاش کردن نامشون خودداری می کنم.
- دیگه اینکه اکثرا داریم قراضه می شیم و کمر درد و پا درد و زانو درد بین بپه ها شایع شده ولی هنوز از گلداسترول و کلداسترول و امثال این خبری نیست خدا رو شکر.
- پدر بزرگ آقای رزاقی فوت کردن هفته پیش. روحشون شاد .
- راستی گلدون نازینمم دوست قندک، فسقلی خشک شد و مرد)):
- یه خبر دیگه اینکه یک نفری که برای جلوگیری از غیبت اسمشو نمی گم، جشن تولدشو که فکر کنم حدود یکسال قولشو داده بود بسیار حرفه ایی پیچ دادن.جدن خیلی خیلی حرفه ایی بود.
دیگه فعلا خبر جدید دیگه ایی به ذهنم نمی رسه دیدی همه چی خیلی هم آروم نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر