۱۳۸۹ آبان ۲۰, پنجشنبه

حس یک ماهی رو دارم که ۸ سال تو یک تنگ بوده و حاالا رفته تو دریا...
بازم خدا را شکر. خوب شد فکر دریا هیچوقت از ذهنم بیرون نرفته بود...

۱۳۸۹ آبان ۱۲, چهارشنبه

جوابیه 2

سلام به همه دوستان پارس آذرخشی رفته و نرفته :)
چشم مینا جان من سعی می کنم اخبار رو با جزئیات بیشتری بگم.
مرسی از بابت تبریکت. امیدوارم شما هم در درس ها و مشق هات موفق باشی و زیاد اون ور شیطنت نکنی.
در پایان می خواستم شعری رو که یکی از همکاران به افتخار شما سرودند رو براتون بنویسم:
عجب رسمی شده مینا گوگولی
که ما شادی کنیم، تو درس (هی) بخونی

شاعره: الف.ش
:)

۱۳۸۹ آبان ۱۰, دوشنبه

مهناز بالاخره فارغ التحصیل شد

مهناز عزیزم ،

فارغ التحصیلی ت رو بهت خیلی خیلی تبریک می گیم و برات آرزوی موفقیت داریم و امیدواریم که به درجات عالیه برسی و پله های ترقی و 3 تا یکی بری بالا.


شیرینی فراموش نشود لطفا !!

ببخشید که یک کم دیر اطلاع رسانی کردم، سرم به درس و اینا گرم بود.


هشدار

مهناز جان خیلی خوشحالم که دیگه از تنهایی در اومدید و دیگه مجبور نیستید که بار سنگین پروژه رو به تنهایی به دوش بکشید!!!!
در مورد همکاران جدید همزادم مهندس یاسر قبلا یک کمی اطلاع رسانی کرده بودند.

مهناز جان خیلی بد اطلاع رسانی می کنی و فقط به تیتر اخبار می پردازی!! آخه باباجون ما از کجا این سر دنیا منظور شما رو درک کنیم ؟ هان؟؟!! ما از کجا بدونیم چرا اون ور شلوغ شده ؟؟
بعد هم سعی کنید تمارض نکنید و هی الکی نگید شلوغ شلوغ. باید بتونید در همه شرایط کار کنید .به جای این حرفا رو تمرکزتون کار کنید که ببریدش بالا. اون موقعه ها که با هم کلی تمرین می کردیم .!!! این جوری هم زیاد نگو ، بهت می گن مرض داری ها!!! دیدی به من گفتن!! حالا از من گفتن، من بهت هشدار دادم.