۱۳۸۸ مرداد ۹, جمعه

تولدتون مبارک پارس آذرخشی های قدیم

حالا که اومدم تصمیم دارم یه کم بنویسم.
این ماه تولد چند تا از بچه های قدیم پارس آذرخشی بود که جا داره تولدشون رو تبریک بگیم و براشون آرزوی روزهایی خیلی خوب داشته باشیم.
ندا ، هدی ، رضا عریفی و میثم تولدتان مبارک . هرجا که هستید همیشه شاد و پیروز باشید.

تشکر از طناز

نمی دونم که چرا یه دفعه همه بچه ها این وبلاگ و از یاد بردن. خیلی وقته که کسی اینجا نمی نویسه و سری به اینجا نمی زنه البته به جز طناز . شاید بقیه هم مثل من خیلی وقته که نوشتنشون نمیاد.
مرسی طناز جان که با شعرهای قشنگت وبلاگ و زنده نگه داشتی.

۱۳۸۸ مرداد ۳, شنبه

مردن شاپرکا

مرگ آن لاله سرخ کفن خنده به روی لب بود
گرد آن آینه ها شبه فاجعه ای در شب بود

مردن شاپرکا، کشتن قاصدکا
خبر از شومی کاری می داد
نفسش ناله غم سر می داد
آشیان رو به خرابی میرفت
تن پوسیده گواهی می داد

او به این حرف نمی اندیشید
که کفن باید برد
و نفس باید داد
و به جای همه بودن ها
همه دیدن ها
لحظه ها مانده به یاد
شکل اندیشه مردن در اوست
همه هستی او رفته به باد

مردن شاپرکا ،کشتن قاصدکا

او سراسیمه به دنبال تلافی می رفت
به دلش زخم قدم های تجاوز مانده
او نداند که پی مردن خود
می کشد هر چه اصالت باقیست

مردن شاپرکا، کشتن قاصدکا